داستان حول زندگی شخصی بیست و چندساله می چرخد که ناگهان پس از فوت غیرمنتظره پدرش، به همراه برداران کوچکش به درون دنیای بی رحم پرت می شود. در زمانی بسیار کوتاه، دو روی کاملا متفاوت زندگی را تجربه می کند. رو به رو شدن با فقر، چیزی که برای او بسیار ترسناک تر و…
داستان حول زندگی شخصی بیست و چندساله می چرخد که ناگهان پس از فوت غیرمنتظره پدرش، به همراه برداران کوچکش به درون دنیای بی رحم پرت می شود. در زمانی بسیار کوتاه، دو روی کاملا متفاوت زندگی را تجربه می کند. رو به رو شدن با فقر، چیزی که برای او بسیار ترسناک تر و ناشناخته تر از غم و اندوه است، و از طرفی تحمل فشارهای روانی که حتی سخت تر از بی پولی است…
آن جو هیونگ، وکیل با تجربه و منطقیای است که بدون باور به عدالتطلبی، فقط به خاطر علاقه به منطق وارد حرفهٔ وکالت شده و حالا با فروپاشی آرامش کاریاش مواجه است. در مقابل، کانگ هی جی، همکار جوان و اجتماعی او، با دیدگاهی انساندوستانه و پر از ایمان به تأثیرگذاری بر زندگی دیگران کار میکند. همراه با سه وکیل دیگر، این پنج نفر در مسیر رسیدگی به پروندهها، هم حرفهای رشد میکنند و هم دوستیهای عمیقی میانشان شکل میگیرد.
صورت و سرنوشت دوخواهر در یک تصادف ماشین با هم تعویض میشه
روبی و رونا خواهران دوقلویی هستند که شخصیت هایشان متضاد یکدیگر هستند. روبی دختر خوب و دوست داشتنی است که نامزدش گیونگ مین است در حالی که رونا خودخواه و یک جوینده طلاست. آنها بعد از اینکه صورتشان بر اثر تصادف اتومبیل عوض شد، به زندگی یکدیگر می آیند. گیونگ مین که هیچ سرنخی از این موضوع ندارد، با سرنوشت غم انگیزی روبرو می شود و همزمان از هر دو عشق می گیرد و این سو که توسط دوست دختر سابقش رونا رها شده است، قصد دارد از او انتقام بگیرد.
لی جی هیوک مردی موفق، سرد و البته شوخ طبع است که پس از تجربه ای تلخ، معنای واقعی زندگی را درمییابد. در کنار او، جی اون اُ، دختری پرشور که زمانی عاشق او بوده، و پارک سونگ جه، دوست ثروتمند اما تنها، قرار دارند. روابط بین آنها با پیچیدگیهای عاطفی، تضاد میان عشق، دوستی و بازسازی خود واقعی، گره میخورد.
کانگ یو روم، آیدل سابق و گزارشگر سفر، با اضطرابهای پنهانی درباره آیندهاش دستوپنجه نرم میکند. او با لی یون سوک، مهندس سابقی که دنبال رویای کارگردانی است، آشنا میشود. در حین انجام سفرهای سفارشی، یو روم به معنای واقعی موفقیت و زندگی پی میبرد.
هان مو چول، معروف به «اسکروج کرهای»، صاحب ثروتمند و خسیس ساختمان داوون است که فقط به پول اهمیت میدهد. کیم ده شیک، همکلاسی و مستاجر او، با عشق و فداکاری زندگی میکند اما با افزایش مبلغ اجاره توسط مو چول، در آستانه ورشکستگی قرار میگیرد. چوی گیو ته، دوست مشترک آنها و رئیس بنگاه املاک، فردی زیرک است که علاوه بر وفاداری به مو چول، به منافع خود نیز فکر میکند. او پس از مرگ همسرش، پسرش را بهتنهایی بزرگ کرده و حالا برای جراحی قلب او با مشکلات مالی روبهرو شده است.
بک سول هی، مادری مجرد و خوشبین، پس از آنکه دخترش درگیر حادثهای میشود و به اشتباه به عنوان مقصر شناخته میشود، تصمیم به انتقام از مسئولان این بیعدالتی میگیرد.