تک موویز

داستان درمورد چند نفر با شخصیت های مختلفه که به دلایل مالی یا چیزای دیگه و پس انداز پولشون باهم زیر یه سقف زندگی میکنن و در بینشون دختر و پسری هستن که از خونواده هاشون دور موندن و قلب های مجروح هم رو اسکین میدن ،این سریال اهمیت جایگاه خانواده رو به نسل جدید متذکر میشه

درمورد پرستار جدید بخش اعصاب و روان یه بیمارستان به اسم جونگ دایونه که بعد از انتقالیش همه چیز براش ناخوشاینده اما همه تلاشش رو می‌کنه باکمک سرپرستار و پزشک بخش هم به بیمارا کمک کنه و هم در شغلش پیشرفت داشته باشه

نام سانگ هیو (Yoo In Na) مدیر بخش برگزاری مراسم در هتله.اون شوهر سابقش کو هه یانگ (Kim Ji Han) که 7 سال پیش ازش طلاق گرفته بوده رو به عنوان مشتری در هتل میبینه.در همین حین قتلی در هتل رخ میده که مدیر هتل جو سانگ گیوم (Nam Goong Min) پاش به این قضایا کشیده میشه و اوضاع پیچیده میشه…

یک گروه به نام صلیب طلایی با تکیه بر ارتباطات و قدرت هایی که دارد، بر اقتصاد کره تسلط بالایی دارد. دادستان کانگ دو یون وقتی خواهر کوچکترش در پی یکی از نقشه های این گروه به قتل می رسد و به پدرش را هم متهم میکنند، تصمیم میگیرد از فرد قدرتمند پشت این گروه انتقام بگیرد…

در این برنامه شرکت کنندگانی از سراسر کره می توانند با نیروهایی از ارتش ، نیروی دریایی و هوایی خود را به چالش بکشند. و در نهایت قوی ترین واحد نیروهای ویژه 2022 مشخص می شود…

هی تائه ( Uhm Tae woong ) با ایل ری ( Lee Si young ) زمانی آشنا میشه که به عنوان معلم زیست شناسی توی یه دبیرستان تدریس میکنه. حالا پس از گذشت چند سال، هی تائه محقق شیلاته و یه زندگی کاملاً معمولی داره. یه روز متوجه علاقه همسرش به شخص دیگر میشه و تلاش میکنه زندیگشو حفظ کنه …نه …

آیلین یه پری دریاییه که بعد از دزدین یه معجون جادویی از یه جادوگر و خوردن آن تبدیل به انسان میشود و بعد متوجه میشود تنها 100 روز فرصت دارد تا عشقی واقعی پیدا کند وگرنه خواهد مُرد و تبدیل به حباب میشود…

در دهه 1930 و اشغال شانگهای بدست ژاپن، شین جانگ(کیم هیونگ جونگ) پدرشو در تیراندازی یه سرباز ژاپنی از دست میده و به جای برقراری عدالت به او اتهام مرگ پدرشو میزنن. او تنها راه برقراری عدالت را در اخراج تمام ژاپنی ها از شانگهای میبیند بدین ترتیب او تبدیل به بزرگترین مبارز قاره میشود…

این درام داستان زندگی و ازدواج چهار زوج متفاوت رو دنبال میکنه که در راس اصلی این داستان یه مادر تنها قرار داره…

کیم جی هیوک (Kang Ji Hwan ) از بچگی بدون پدر و مادر بزرگ شده و زندگی خیلی سختی رو گذرونده ، اون بعد از ملاقات با دال سوک در رستوران کوچیک اون که در یک بازار سنتی هست شروع به کار میکنه . کیم جی هیوک اون رو مثل مادر خودش میدونه و در کارهای رستوران کمکش میکنه . اون به سختی کار میکنه تا اینکه موفق به باز کردن فروشگاه خودش میشه . خیلی ناگهانی کیم جی هیوک میفهمه که پسر مخفی یکی از خانواده های شرکت دار بزرگ کره اس . اون به نقشه های پلیدی پی میبره و شروع به انتقام گرفتن از شرکت هیون سونگ میکنه…