تک موویز

گیل یون جو (پیو یه جین) بعد از اینکه توی زندگیش همه چیزشو از دست میده تصمیم میگیره دوباره از اول شروع کنه و به طرز عجیبی زندگی او شکوفا میشود…

مو میونگ در زمان کودکی بخاطر قتل پدر مادرش خودش به پرورشگاه میسپره و سعی میکنه با تبدیل شدن به خدای نودل از قاتل انتقام بگیره…

در دهه 1920 و زمان حمله ژاپن، مردم چوسان از محل زندگی خود بیرون و به گاندو، سرزمینی بی‌قانون فرستاده می شوند…

زنی که یک فرصت برای به دست آوردن مرد مناسب برای زندگی اش را به دست آورده است، نامزد قبلی خود را مجددا می بیند و…

داستان سریال درباره جوانی به نام هو جون (Yoon Shi Yoon) و شاهزاده ای به نام سو ری(Kim Sae Ron) که یک جادوگر شده میباشد. ملکه شیم(Jang Hee jin)؛ مادر سو ری نمیتوانست بچه دار شود و نزد راهبه هونگ جو رفت تا به او کمک کند. با استفاده از جادوی سیاه راهبه هونگ جو(Yum Jung ah)؛ ملکه شیم توانست دوقلویی به دنیا آورد. قُل دختر یعنی سو ری نفرین شده به دنیا آمد و او را در کوهستان رها کردند. سو ری در آنجا هو جون را می بیند …

داستان سریال در مورد زنی است که خودش را به جای خواهر مرده اش جا می زند و با برادر دشمنش ازدواج می کند تا از این راه بتواند انتقام بگیرد…

گروهی از افراد جوان با پیشینه های مختلف در یک پانسیون واقع در ججو گرد هم می آیند. آنها عشق و دوستی خود را از طریق رمز و راز "Sound Candy" دوباره کشف می کنند. (منبع: MyDramaList)

این سریال روایت رقابت بر سر عشق، سرنوشت و تاج و تخت است. شاهزاده باک دِ گیل (جانگ گیون سوک) در خانواده سلطنتی متولد شده اما مجبور میشه زندگی اشرافیشو بزاره کنار و حالا سعی میکنه با قمار تاج و تختشو پس بگیره. دِ گیل بهترین قمار باز چوسانه اون برخلاف ظاهر خونسردش از درون پر از خشم و نفرته .و امپراطور یونگ جو (یو جین گو) همه چیز داره. از طرفی امپراطور مردیه که هیچ وقت بدون دلیل منطقی در مقابل کسی سرش رو خم نمیکنه. دِ گیل و امپراطور یونگ جو بازی را شروع می کنن، دِ گیل بر سر زندگی خود و امپراطور یونگ جو بر سر امپراطوری همه چوسان شرط می بنده. در این حال دام سو (ایم جی یون) می خواد به تنهایی از امپراطور انتقام بگیره…

“هونگ نا ری” به عنوان یک مهماندار هواپیما مشغول کاره. او مادرش رو سه سال پیش از دست داده و هیچ فامیل نزدیک دیگه ای هم نداره. یک روز وقتی برای سالگرد مادرش به شهرشون برمیگرده بالای قبر مادرش یه مرد جوون رو میبینه و …

داستان سریال درباره پیرزنی است که در زمان جنگ از کره شمالی به کره جنوبی پناه آورد. او که سالها در انتظار خانواده خود بوده هتلی را تاسیس می کند. جه هون که یک بازیگر ناشناخته تئاتر است در نقش نوه او بازی می کند تا آخرین آرزویش را برآورده کند…