تک موویز

داستان درمورد چا یونگ مین یه جراح نابغه است که مهارت بالایی داره اما متکبر و مغروره و بعد از تصادف رانندگی به کما می‌ره اما روحش تو بیمارستان سرگردونه و هربار بیماری به اورژانس میاد وارد جسم یکی از انترنای بیمارستان که از اتفاق هیچ استعدادی برای این کار نداره میشه و از مهارتاش برای نجات جون بیمار استفاده می‌کنه اما به نظرتون این رفت و آمدها به جسم خودش و میزبانش صدمه نمیزنه؟

داستان درمورد مردیه که تصادفا داخل داستانی ترسناک کشیده میشه و به دنیایی خیالی پا میذاره

پس از اعلام پایان جنگ توسط کره جنوبی و شمالی بعد از 70 سال، پروژه دهکده صلح در گوسونگ، منطقه مرزی دو کشور، اجرا می شود. ایم جو هیونگ یک پیانیست از سئول و هانا گیونگ دکتر داروساز از پیونگ یانگ، دو نفر از ساکنین این دهکده خواهند بود…

نام جایون‌ که نویسنده‌ی رمان‌هایی با محتوای مخصوص بزرگسالان‌ است، تبدیل به شخصیت اصلی زن داستانش، سو یون‌سو، می‌شود. اون به همراه کانگ‌ هاجون‌، شخصیت اصلی مرد، در داستان خودش گیر می‌افتد‌ و ماجراهایی‌ را پشت سر می‌گذارد....

کانگ بیت نا یک قاضی کاربلد با ظاهری زیباست اما او در اصل یک شیطان است. ماموریت او کشتن افراد شروری است که انسان ها را به سمت مرگ سوق می دهند…

داستان درمورد هفت پسره که تو دوره تحصیل و بلوغن و هرکدوم با مشکلات خانوادگی ،خشونت ، از دست دادن ها ، فقر ، رهاشدن و غیره دست و پنجه نرم میکنن

چو هان گیول در یک حلقه زمانی گیر کرده است. او پس از فارغ التحصیلی از دوره خسته کننده و سخت دبیرستان، دوباره به سال اول برمیگردد و این برای 33امین دفعه تکرار می شود…

ایم سول در زمان های سختی که بعد از تصادفش موقع کودکی داشته، به آهنگ های ریو سون جه گوش میداده و اون آهنگ ها باعث آرامشش میشده و از اونموقع طرفدار پر و پا قرص ریو سون جه بوده. ریو سون جه از زمان دبیوش خیلی پرطرفدار بوده اما در صنعت سرگرمی زمان سختی رو میگذرونه. یه روز ایم سول خبر خودکشی ریو سون جه رو میشنوه و بعد از مدتی با ناراحتی زیاد خوابش میبره. وقتی بیدار میشه ۱۵ سال به گذشته سفر کرده و ریو سون جه‌ی ۱۹ ساله رو توی دبیرستان میبینه و میخواد کاری کنه که جلوی اون حادثه‌ی غم انگیز رو بگیره.

بوک گی جو و خانواده اش با قدرت های ماوراء طبیعی متفاوتی به دنیا آمدند. او می تواند به گذشته اما فقط زمان های شاد زندگیش، سفر کند. بوک گی جو نمی تواند گذشته را تغییر دهد، بنابراین فقط می تواند در آن لحظات شاد زندگی کند. او به افسردگی مبتلا می شود و این باعث می شود که قدرت ماوراء طبیعی خود را از دست بدهد. خانواده او نیز به دلیل مشکلات امروزی مانند بی خوابی، پرخوری عصبی و اعتیاد به گوشی های هوشمند، قدرت خود را از دست می دهند. یک روز، دو داهه با بوک گی جو و خانواده اش درگیر می شود. او شروع به زندگی با آنها می کند و…

سو می جو یه استدیوی عکاسی داره که فقط مختص به روح هاست و اون هفتمین صاحب این استدیو ئه هان بوم وکیلیه که عاشق کارشه و طی یه اتفاقاتی مجبور میشه با می جو و دوتا کارمند هاش همکاری کنه