تک موویز

سونگ کی بک مجرد بوده و 33 ساله سن دارد. او یک گوینده مودب و خوش اخلاق در تلویزیون است. یک روز، حادثه ای باعث می شود او بدون فکر حرف بزند. اون وو جو که نویسنده برنامه تلویزیونی است، به زبان تند و رک سونگ کی بک علاقمند می شود و تصمیم میگیرد او را به برنامه اش بیاورد

داستان درمورد دو خواهره که به خاطر طلاق پدر و مادر از هم جدا میشن ،خواهر بزرگتر که با پدرش زندگی می‌کنه به نظر همه چیز تموم میاد و از همه امکانات رفاهی برخورداره اما به خاطر رفتار بد نامادریش از نظر عاطفی و روحی ضربه خورده برعکس خواهر کوچیکتر که پیش مادر و ناپدریشه زندگی فقیرانه و توام با خشونتی رو میگذرونه و دوست داره آینده بهتری داشته باشه و بعد از دیدن مدیرعامل شرکت جی وای انگار که زندگی روی جدیدی رو بهش نشون داده باشه با عوض کردن اسمش میخواد همه چیز رو تغییر بده که بعد از سالها خواهر بزرگ‌ترش رو میبینه باید دید چه اتفاقی میفته

سو هی جین در 14 سال گذشته به عنوان معلم زبان کره ای در یک موسسه آموزشی خصوصی کار کرده است. شاگرد سابقش لی جون هو برای اولین بار پس از 10 سال در مقابل او ظاهر می شود. لی جون هو کار در یک شرکت بزرگ را رها کرده تا به عنوان یک معلم تازه کار در همان موسسه سو هی جین شروع به کار کند…

اوه وان سو به عنوان یک بازیکن گلف به اوج ورزش خود رسید. او با آرزوی داشتن یک زندگی عالی در طبقه بالا، با جانشین گروه هواین ازدواج می کند. در حال حاضر، وان سو به عنوان رئیس یک بنیاد کار می کند و شهرت جهانی را از طریق فعالیت های خیریه خود به دست آورده است. او سو دویون را به عنوان محافظ جدید خود دارد. دو یون، که از دانشگاه پلیس فارغ التحصیل شده است، در هنرهای رزمی عالی است. او به دلیل خاصی به تیم امنیتی گروه هوانگ پیوست. وان سو از طریق محافظ خود با راز خانواده هواین روبرو می شود.

این درام نشان میدهد که چگونه فرزندان یک زوج بخت برگشته در سال ۱۹۷۰ با هم ملاقات میکنند. سو این ها (Jang Geun suk) و کیم یون هی (Im Yoon ah)، یک دانشجوی هنر و دیگری فرد زیبای خجالتی در دانشگاه با هم ملاقات نموده و عاشق همدیگر میشوند ولی متاسفانه سرنوشت این است که باید از هم جدا شوند. اکنون در قرن 21…

این-ها (جی چانگ ووک) پسر یک پیانیست ماهره و امیدواره بتونه در آینده کسب و کار خانوادش رو ادامه بده. اما یک روز پدرش جی-هو (جو جی هون) فرزند نامـ.شروعش رو به خونه میاره و اعلام میکنه که اون قراره وارث خانواده باشه و اینطوری رویاهای “این-ها” نابود میشه. مادر این-ها هم برای اینکه انتقام بگیره از جی-هو استفاده می کنه و جلوش نقش یک مادرخونده مهربون رو بازی میکنه. جی-هو تلاش میگنه تا پیانیست ماهری بشه و وارث تجارت خانوادگیشون بشه. او نامادری و نابرادریش رو از خودش هم بیشتر دوست داره و همیشه بهترینها رو برای اونا میخواد. اما زمانی که رازها, دروغ ها و نقشه هایی که بر علیه استفاده شده براش آشکار میشه با خودش عهد میبنده که از کسانی که یکروز فکر میکرده نزدیدک ترین حانوادش هستن انتقام بگیره.

لی این در زمان ولیعهدی با کانگ هی سو آشنا و کاملا مجذوب او می شود. پس از مدتی لی این پادشاه و کانگ هی سو نیز یک جاسوس می شود؛ او برای گرفتن انتقام به پادشاه نزدیک می شود…

این درام داستان چهار نفر را در چهل سالگیشان در ارتباط با عشق ، شکست و موفقیت بیان می کند. این داستان شامل رابطه ی عاشقانه ای بین “کیم دو جین”(Jang Dong Gun) معماری با زبانی تند و نیش دار و معلم جدی دبیرستان ” سئو یی سو”(Kim Ha Neul) کسی که داوری مسابقات بیس بال آماتور را بر عهده دارد ، می شود.

کانگ مارو (Song Joong ki) بعد از این که هان جائه هی(Park Shi yeon) که عاشقش است، اشتباها یک نفر را می کشد گناهش را به عهده می گیرد و همین امر باعث اخراج او از دانشکده پزشکی و همچنین زندانی شدن وی می شود. اما بعد از رفتن به زندان جائه هی خیانت می کند و با مردی پولدار وصلت می کند…

درامی خانوادگی که داستانی درباره عشق ، نفرت ، آشتی و ارتباط میان یک پدر و دختر است. ” سیو یونگ ” زنی سخت کوش است که تمام تلاش خود را برای فرار از فقر و بدست آوردن موفقیت و حضور در جامعه انجام می دهد. در جاده رسیدن به آرزوهایش ، ازخانواده خود و پدرش که فقیر هستند علی رغم میل خود دوری می کند …