تک موویز

جو سئو یون (Oh Yeon Seo) به عنوان معلم تربیت بدنی در یک دبیرستان مشغول به کار است. او بخاطر دردسرهایی که بخاطر برادرای خوشتیپش کشیده، دیگه از افراد خوشتیپ متنفر شده! از طرفی لی کانگ وو (Ahn Jae-Hyeon) مدیر همان دبیرستانیست که جو سئو یون در آن کار میکند. او شخص خوشتیپ و متکبریست که نصف ساعات روز را به رسیدگی به خود میپردازد و از توجه دیگران لذت میبرد. وی رازی دارد و آن زشت بودنش در گذشته است…

داستان چندتا پسر که کلی مشکل دارن اما می‌خوان با دوست پیدا کردن بی توجه به مشکلاتشون از زندگی لذت ببرن اما سخت در اشتباهن

داستان درمورد راننده تاکسیه که آخرین خواسته ارواح رو برآورده میکنه

هونگ یی یونگ (Kim Se-Jeong) جوان ساده ایست که شاهد یک قتل بوده اما روز حادثه را به یاد نمی آورد و از بی خوابی رنج میبرد. او هم چنان که به دنبال شغل است با جانگ یون (Yeon Woo-Jin) ملاقات میکند که صدای بسیار افتضاحی در خوانندگی اما توانایی بالایی در پیانو زدن دارد! جانگ یون سعی میکند که مشکل خواب کیم سه جونگ را برطرف کند و حقیقت پشت قتل اتفاق افتاده را کشف کنند…

ما دونگ چان (Ji Chang-Wook) و گو می ران (Won Ji Ah) در طول یک آزمایش، منجمد میشوند اما به جای 24 ساعت، پس از 20 سال از خواب بیدار میشوند! حالا پس از هوشیاری برای زنده ماندن مجبورند تا دمای بدن خود را کمتر از 30 درجه نگه دارند و در این حین به دنبال یافتن علت این ماجرا نیز میگردند…

این سریال در مورد دو وکیل کاملا متفاوته. گو ته ریم (جین گو) یک وکیل مغروره که میدونه چطور با قانون بازی کنه تا توی کارش همیشه برنده باشه. برای او از دست دادن حتی یک پرونده هم غیرقابل تصوره! در مقابل سو جه این (سو یون سو) یک وکیل تازه کاره و به عدالت اعتقاد زیادی داره. او تصمیم میگیره با گو ته ریم کار کنه…

داستانی درباره چهار جوان بالغ که از کریسمس متنفر هستند ولی به طور اتفاقی با هم آشنا میشوند و ماه دسامبر را با هم میگذرانند و با نزدیک شدن به کریسمس با همدیگر صمیمی میشوند…

داستان درمورد دختریه که ذهن بقیه رو میخونه و به خاطر نظر دیگران نسبت بهش تو دانشگاه همیشه تنهاست تا اینکه با یکی از سال بالایی ها آشنا میشه و در کمال تعجب نمیتونه ذهنش رو بخونه و همین باعث میشه بهم نزدیک بشن و عشق بینشون شکل بگیره

این سریال درباره لی سو (Seo Ji-Hoon) پادشاه جوانیست که در سن ۲۳ سالگی درحالی که یک آهنگر بود به طور ناگهانی به پادشاهی چوسان رسید. او زمانی که رعیت بود، عاشق گائه دونگ (Gong Seung-Yeon) بود و بعد از پادشاه شدنش تصمیم میگیرد که با او ازدواج کند. اما چون گائه دونگ یک رعیت فقیر است این اتفاق غیرممکن میشود.…

کانگ پا رانگ از اختلال اضطراب جدایی رنج میبرد و وقتی کسی دور و برش نباشد احساس راحتی نمیکند به همین دلیل میخواهد احساس خود را به لی شی ون اعتراف کند…