تک موویز

کیم مین کیو(یو سونگ هو) جوان، خوشتیپ و سهامدار یه شرکت بزرگه. او بخاطر آلرژی که به آدما داره تا حالا نتونسته با کسی دوست بشه تا اینکه با کسی که وانمود میکنه یه رباته آشنا میشه…

کیم جونگ سانگ(یون کیون سانگ) به اتهام قتل به 10 سال زندان محکوم میشه اما او از زندان فرار میکنه و به طریقی با گرفتن هویت “اوه ایل سونگ” یک کارآگاه پلیس جعلی میشود و وارد بخش تحقیقاتی میشود…

داستان درمورد کیم مو می به زن کارمند معمولیه که نسبت به ظاهرش رضایت نداره اما در قالب یه کمدین اینترنتی پشت به نقاب طرفدارای زیادی پیدا کرده و از طرف دیگه همکارش جو اوه نام که به طرفه عاشقشه هم مثل او نسبت به ظاهرش حس خوبی نداره ولی عاشق برنامه های اینترنتیه که بر اثر اتفاقی هر دو نفر درگیر ماجرایی میشن باید دید عاقبت این برخورد چی میشه

این سریال که بر اساس یک رمان ساخته شده، داستان دونفر را بیان میکند که در اینترنت یکدیگر را ملاقات میکنند. “لی هیون یو” یه نویسنده با انگیزه است که با نام کاربری “جین” به چت با شخصی با نام کاربری “Chakhan Seupeu” که به معنای “سوپ خوب” است میپردازد کسی که آرزو داره یه روز سرآشپز غذاهای فرانسوی بشه…

هونگ آئه جا (کیم هی اوک) به عنوان مجری یک کانال فروش خانگی کار میکند. او سه دختر خوب تربیت شده دارد: جی سونگ (وو هه جین)، این سونگ (لی سو کیونگ) و هه سونگ (جونگ هه سونگ). خانواده ی هونگ آئه جا و سو پان سئوک (جونگ بو سوک) و هئو ایون سوک (پارک هه می) از طریق ازدواج با هم خویشاوند هستند ....

زمانی که هابک برای پیدا کردن یه سنگ جادویی به زمین میاد از سو آه که یه روانپزشک هست میخواد تا بهش کمک کنه. خانواده سو آه برای نسل ها به خدای آب خدمت کردند اما مشکل اینجاست که خود سو آه اعتقادی به این کار نداره همه چیز وقتی جالب میشود که الهه آب ، خدای باد و خدای کوچک خودشان را نشان میدهند…

اون می وقتی یک دانش آموز دبیرستانی بوده مادر میشه و دخترش جین هی را به تنهایی بزرگ می کند. او که اکنون در دهه چهل سالگی هست، با دختر 29سالش زندگی می کند. اون می یک فیزیوتراپ و جین هی به عنوان یک افسر پلیس مشغول به کار است. این دو همیشه با هم سر و کله می زنند اما رابطه خانوادگی عمیقی دارند…

برنامه ای سرگرمی درمورد سفر چندتا از چهره های معروف به دبیه که علاوه بر لذت از جاذبه های طبیعی تا حضور در برج الخلیفه باید چالش مدیریت خرید و سکونت و حتی سرگرمی های دیگه رو درنظر بگیرن

“یون هو وون” که به دنبال پیدا کردن یه شغل ثابته، متوجه میشه که ممکنه یه بیماری لاعلاج نیز داشته باشه او که حالا کاملا دلسرد و ناامید شده بالاخره توی یه شرکت استخدام میشه. “سو وو جین” که توی همون شرکت کار میکنه …

“بیون هیوک” فرزند دوم یه خانواده ثروتمنده که زندگی شاد و بدون هدفی رو دنبال میکنه اما به یکباره ناچار به کار کردن و زندگی در محله ای متفاوت میشه. اون محله جاییست که “باک جون” حضور داره کسی که از یه دانشگاه معتبر فارغ التحصیل شده اما برای گذران زندگیش مجبور به انجام کارهای پاره وقته…