ناگهان خطوط قرمز بالای سر مردم ظاهر میشوند. این خطوط قرمز، افرادی را که با هم رابطه داشتهاند به یکدیگر متصل میکنند. به همین دلیل، جنبههای شرمآور یا پنهان زندگی مردم آشکار میشود. مردم به این خطوط قرمز لقب «خط S» دادهاند.
یون سو آن در یه تصادف رانندگی چشمانش را از دست میدهد و در انتظار پیوند قرنیه چشم هست ولی بخاطر حس عذاب وجدان او این عمل را نمیپذیرد و میخواهد در تاریکی به سر ببرد تا اینکه پارک دونگ جو متوجه مشکل سو آن شده و به او کمک میکند. حالا بعد از 12 سال سو آن مامور امداد آتشنشانی شده در حالیکه دونگ جو پزشک شده…
جانگ گو ره (ایم شی وان) از بچگی عاشق بازی “بادوک” بود ولی چون نتوانست یک بازیکن حرفه ای بشه، راهی به جز شرکت در آزمون دبیرستان برای گرفتن مدرک نداشت. به توصیه یکی از دوستانش در یک شرکت تجاری بزرگ بعنوان کارآموز استخدام می شود. رئیس شرکت، او سانگ شیک (لی سونگ مین) یک مرد معتاد به کار ولی خیلی خونگرم است. آن یونگ ای (کانگ سو را) هم یکی دیگر از کارآموزان است که به خاطر مدرک علمی بالا و لیاقتش در کار، همه را جذب خودش کرده. و جانگ بیک کی (کانگ ها نول) هم یکی از همکاران نخبه اش است که همیشه استرس کار دارد و جاه طلبی اش هم خیلی بالاست. حال “گو ره” با کمک بازی بادوک می خواهد یاد بگیرد چطور خودش را با محیط کار و همکارانش وفق بدهد…
شش نفر از جوانان با شخصیت های مختلف و زمینه های مختلف با هم به خانه شبانه روزی حرکت می کند. اما چیزی که آنها نمی دانند این است که این تصادف صرف آنها هم اتاقی جدید نیست: آن همه کار، مالک است.کارشناسی و پلیبوی، صاحب (کیم کوانگ کیو) به تازگی می یابد که او صاحب یک فرزند که در مورد ۲۴ ساله و متولد شده در اواخر تابستان. عجیب که چه کسی بچه خود است، او به ارمغان می آورد این شش غریبه جوان با هم برای پیدا کردن او .
هان ته هی(جو سانگ ووک) وارث یه شرکت بزرگه که هرچی دلش بخواد رو میتونه داشته باشه جز عشق قدیمی که از دست داده. او تصمیم میگیره سا گیوم ران(هان یه سول) که چاق و زشته رو با جراحی پلاستیک به فردی زیبا تبدیل کند…
لی بوم یی تحت جراحی پیوند قلب قرار میگیرد بعد از عمل او در زندگیش تمام تلاش خود را برای آرامش روح اهدا کننده ی قلب خود می کند بوم یی به طور اتفاقی با کانگ دونگ ها آشنا میشه دونگ ها همسر خود را از دست داده و به همراه دو فرزند خود زندگی میکند همسر دونگ ها اهدا کننده ی قلب بوم یی است اما آنها از این موضوع بی اطلاع هستند کانگ دونگ ها متوجه میشه که بسیاری از خصوصیات بوم ییهماندد خصوصیات همسر تازه از دست رفته اش است
دونگ سوک (Lee Seo jin) که از یک خانواده فقیر بود در 18 سالگی خانه را ترک کرد. وقتی یک دادستان موفق شد پس از ۱۵ سال به خانه قدیمیشان بر میگردد. بازگشت به خانه آسان نبود، دونگ سوک وقتی به خانواده اش فکر میکرد خجالت زده و عصبانی میشد و میخواست که از آنها دور شود. دونگ سوک می فهمد روزهایی را که با خانواده اش می گذارند زیباترین و به یاد ماندنی ترین روزهای زندگی اش است. او دوباره چا هه وون (Kim Hee sun) را می بیند و…
درامی خانوادگی که پدر خانواده به خاطر وظیفه نشناسی بچه هایش از آنها شکایت می کند. این درام نشان می دهد که یک خانواده چقدر ارزشمند است و کلماتی مانند دوستت دارم، متاسفم و ممنونم چه مشکلات بزرگی را بر طرف می کند و چطور اعضای خانواده همکاری می کنند تا مشکلات زندگیشان را حل کنند…
داستان درمورد چند نفر با شخصیت های مختلفه که به دلایل مالی یا چیزای دیگه و پس انداز پولشون باهم زیر یه سقف زندگی میکنن و در بینشون دختر و پسری هستن که از خونواده هاشون دور موندن و قلب های مجروح هم رو اسکین میدن ،این سریال اهمیت جایگاه خانواده رو به نسل جدید متذکر میشه
درمورد پرستار جدید بخش اعصاب و روان یه بیمارستان به اسم جونگ دایونه که بعد از انتقالیش همه چیز براش ناخوشاینده اما همه تلاشش رو میکنه باکمک سرپرستار و پزشک بخش هم به بیمارا کمک کنه و هم در شغلش پیشرفت داشته باشه