تک موویز

فصل جدید سریال داستان عشق و رویاهای یومی را نشان میدهد؛ یومی به واسطه رابطه و جدایی اش با گو وونگ، اکنون بالغ تر شده و پس از پیدا کردن جرات بیشتر به کمک همکارش بابی، چالش جدیدی را می خواهد انجام دهد…

یک درام عاشقانه درباره یک زوج سی ساله که برای ازدواج آماده می شوند. در حالی که آنها انتظار یک چیز رویایی دارند، اما واقعیت تا حدودی متفاوت است. واقعیتی که از ملاقات بین خانواده ها گرفته تا مقدمات ازدواج و یافتن خانه و…

فصل دوم “فعلا بنوش بعدا کار کن” داستان سه زن مجرد را نشان می دهد که از دورهمی و نوشیدن بعد از اتمام کارشان، لذت می برند…

داستان این سریال درباره جوان های نسل امروزی است که علاقه ای به ازدواج ندارند؛ هیون جه (یون شی یون) یون جه (اوه مین سوک) و سو جه (سو بوم جون) باهم برادرند که علاقه ای به قرار گذاشتن یا ازدواج ندارند. پدر و مادر آنها تصمیم میگیرند به اولین پسری که ازدواج کند آپارتمان بدهند و…

داستان درمورد بک هیون وو که افتخار روستای یونگ دوری‌ و مدیر حقوقی گروه کویینه و همسرش هونگ هه وارث گروه کویین است.

برنامه ای سرگرمی درمورد یه سلبریتی که بعد از رسیدن به موفقیت های بزرگ و تکمیل لیست ارزوهاش بالاخره سراغ کوچیکترین رویاش که خواننده شدنه میره

برنامه ای رقابتی بین مردان رقصنده باله ، رقص مدرن و سنتیه که برای رتبه بندی باهم رقابت میکنن و قراره سبک رقص های منحصر به فرد خودشون رو با تلفیق رقص مدرن و سنتی نمایشی جذاب رو به وجود بیارن

سریالی اپیزودیک که مشتمل بر چند داستان کوتاه و چند فیلم تلویزیونیه که هر کدوم داستان مستقلی دارن در این سری از این مجموعه سه داستان کوتاه با اسم تاریخ ما با ژانر تاریخی که تلاش ولیعهدی رو برای غصب امپراتوری و سربازی که میخواد جلوش رو بگیره روایت می‌کنه ، داستان دوم خوشتیپ رو برگردون با ژانر مدرن که روایتگر تلاش یه عضو گروه منحل شده ایدوله که میخواد گروهشون رو برگردونه و دنبال یکی دیگه از اعضای گروه میگرده و داستان سوم وقتی نوبتت میشه که گیر بیفتی درمورد یکی از اعضای یه برنامه سرگرمی سفره که جدایی دردناکی رو پشت سر گذاشته و تو مسیر سفرش برای رسیدن به محل کار با دختری که دنبال پدرشه برخورد می‌کنه است

«بیست و پنج، بیست و یک» داستان عاشقانه بین نا هی دو (کیم تائه ری) و بک یی جین (نام جو هیوک) را نشان می دهد. نا هی دو عضو تیم شمشیربازی دبیرستان است. به دلیل بحران مالی کره، تیم دبیرستان منحل می شود؛ او با پشت سر گذاشتن تمام سختی ها به عضویت تیم ملی شمشیربازی در می آید. از طرفی بحران مالی کره باعث ورشکستگی کسب و کار پدر بک یی جین می شود. او مجبور می شود در کنار تحصیل، کار های پاره وقت انجام دهد؛ او بعدا گزارشگر ورزشی یک شبکه می شود…

یون گی هون (یو جین گو) در شهری که خواهر دوقولویش، بیست سال پیش در آن ناپدید شده، رستورانی می زند و به عنوان سرآشپز مشغول به کار می شود. یک روز به طور تصادفی و خود به خود شروع به خندیدن و گریه کردن میکند. او بعدا متوجه میشود اینها احساسات دختری به اسم نوه دا هیون (مون گا یونگ) هستند!