دونگ بانگ مردی باهوش، جذاب و ورزشکار است و به عنوان استاد در یکی از دانشگاه های معتبر خارج از کشور کار می کند. او پیشنهاد عضویت در پست هیئت علمی را رد می کند. در عوض، به کره جنوبی باز می گردد تا رئیس تیم جرایم خشونت آمیز “واحد 2” شود. این تیم ر پایین ترین رتبه از نظر عملکرد و دستگیری دارد. هدف دونگ بانگ تبدیل تیم به یکی از بهترین تیم های کارآگاهی است…
نام جایون که نویسندهی رمانهایی با محتوای مخصوص بزرگسالان است، تبدیل به شخصیت اصلی زن داستانش، سو یونسو، میشود. اون به همراه کانگ هاجون، شخصیت اصلی مرد، در داستان خودش گیر میافتد و ماجراهایی را پشت سر میگذارد....
ها یون سو به عنوان سرتیم در یک شرکت بزرگ کار می کند و مورد احترام بقیه است. او بعدا متوجه می شود نامزدش، سو جو وون، پسر خانواده پولداری است که شرکت را اداره می کنند. مادر جو وون با پیشنهاد پول از یون سو میخواهد تا با پسرش بهم بزند. او که اعتقادی به افسانه های خیالی ندارد تصمیم میگیرد قبول کند. اما سو جو وون که به عشق اعتقاد دارد تلاش می کند نظرش را تغییر دهد…
هان سو جین یک محقق ژنتیک و عاشق دی ان ای هست. او تصمیم میگیرد به رابطه خود با دوستش پایان دهد و به دنبال یافتن مردی برود که از نظر ژنتیکی با او سازگار است. او با یون وو، متخصص زنان و زایمان و کانگ هون آتشنشان آشنا می شود
چوی سونگ هیو یه معمار جوان با استعداد و بسیار جذاب است. او لحظاتی در زندگیش دارد که می خواهد آنها را از ذهنش پاک کند. این لحظات شامل “به سوک ریو” می شود. وقتی آنها 4 ساله بودند، مادرانشان با هم دوست شدند. این دو به خاطر مادرانشان زمان زیادی را مانند حمام کردن با هم در حمام زنانه سپری کردند. به سوک ریو که مدتیست از کار بیکار شده با چوی سونگ هیو ملاقات می کند…
سون هه یونگ با احتمال از دست دادن یک ترفیع شغلی در محل کار خود مواجه است. برای جلوگیری از چنین ضرری، برای یک عروسی ساختگی برنامه ریزی می کند. او کیم جی اووک را برای نامزدی خود استخدام می کند. کیم جی اووک به عنوان صندوقدار در یک فروشگاه کار می کند. او از آن دسته افرادی است که نمی تواند افراد نیازمند را نادیده بگیرد و سعی می کند کار درست را انجام دهد. او با هر مشتری در فروشگاه صمیمی است، به جز یک نفر. آن شخص سون هه یونگ است…