تک موویز

داستان عاشقانه و دلنشین یه دکتر تاپ که به تازگی از قله شهرت پایین اومده و یه دکتر تازه کار رو به تصویر میکشه...

برنامه ای سرگرم کننده با موضوع زندگی هفتاد و دوساعته به اسم یکی از هشت میلیارد آدم روی زمین در زندگی واقعی روزمره اش در جایی که هیچکس رو نمیشناسینه

در این برنامه هشت فرد مجرد دعوت می شوند تا خاطرات عشقی دوران مدرسه خود را تعریف کنند…

داستان حول محور دو کارآگاه می گذرد که به اتفاقات مرموزی که در یک دهکده رخ می دهد می پردازند. وقتی گو جونگ وو 19 ساله بود، در آستانه ورود به یک دانشکده پزشکی معتبر بود؛ اما به خاطر قتل دو همکلاسی دستگیر شد. کو جونگ وو نمی توانست به خاطر بیاورد که آیا او این قتل ها را انجام داده یا نه و جسدی هرگز پیدا نشد. پس از گذراندن 10 سال زندان، کو جونگ وو به زادگاهش باز می گردد. او تصمیم می گیرد برای همیشه آنجا را ترک و زندگی جدیدی را آغاز کند، اما یک سری اتفاقات عجیب رخ می دهد…

داستان عاشقانه یک بازیگر که بر اثر یک حادثه جایگاه و محبوبیت خود را از دست می دهد اما یک تهیه کننده تازه کار تلاش می کند تا او را به اوج برگرداند

برنامه ای سرگرمی با حضور جیمین و جونگ کوک که قبل از رفتنشون به سربازی در سال ۲۰۲۳ ضبط شده و سفر این دو دوست رو به یه مقصد جهانی نیویورک ،جزیره ججو و ساپوروی ژاپن رو به تصویر می‌کشه و دوستی عمیق بینشون رو نشون میده

چا اون کیونگ یک وکیل کهنه کار در زمینه طلاق هست. او در حالیکه روی پرونده های طلاق کار می کند، با بحران طلاق احتمالی در زندگی خودش روبرو می شود. او در دفترش با یک وکیل تازه کار به نام هان یو ری کار می کند. کسی که بی عدالتی را تحمل نمی کند در حالیکه برای چا اون کیونگ تنها منافع شرکت و مشتریان اهمیت دارد…

به محض اعلام مرگ پادشاه گوگوریو، نبرد شدیدی بین قبایل برای تصاحب قدرت آغاز می شود. ملکه وو هی فقط 24 ساعت فرصت دارد تا یک پادشاه جدید بر تخت سلطنت بنشاند…

چوی سون هی و خانواده اش زندگی عالی و شادی دارند اما بعد از مرگ دوست چوی سون هی همه چیز تغییر می کند و او متهم به قتل می شود…

داستان درمورد زن و شوهریه که یه دختر و پسر دارن و پدر خانواده دست به هر کار و تجارتی که میزنه ناموفق از آب درمیاد و همسرش دیگه تحمل نمیکنه و ترکش می‌کنه حالا یازده سال از ترک همسرش میگذره او با کلی مشکل بچه هایش رو به ثمر رسونده و میخواد سروسامونی بهشون بده خودش کارگر پاره وقت به بازار بزرگه دخترش که همیشه میخواد تکیه گاه مادرش باشه پزشک شده و تو همون بازار مشغول کاره اما پسر خانواده بااینکه بر و رویی داره اما تو دردسر درست کردن دست کمی از پدرش نداره بر اثر اتفاقی پدر خانواده که حالا صاحب خونه اشون هم هست به قصد برگشت همسرش پا پیش می‌ذاره اما دختر خانواده زیاد از این کار پدر استقبال نمیکنه و برعکس پسر خانواده مدام برای پدرش فرصت میتراشه باید دید عاقبت این خونواده درهم و برهم چی میشه