داستان درمورد دامی است که سال دوهزار به عنوان آمارگیر کار میکرده و بیست سال بعد دوباره به عنوان پژوهشگر مشغول به کار میشه و در حین کار گذشته عاشقانه اش با سوک جین که اون زمان تو موسسه تحقیقاتی باهاش آشنا شده بود به یاد میاره
داستان درمورد چهار نفره که هر کدوم درمورد رابطه ای که دارن نگران و آشفته ان یکی از زیادی دوستان مونث نامزدش نگرانه ، یکی از عادی شدن برای نامزدش بهم ریخته و دونفر دیگه با اینکه مدتهاست باهم آشنان ولی درگیری های پنهانی باهم دارن
داستان درمورد مغازه ای تو سئوله که با قرض گرفتن احساسات انسانی به بقیه پول میده سه شخصیت اصلی داستان که از زندگی و خود واقعیشون ناراضین به امید تغییر اساسی درونشون ،شخصیتشون رو تو مغازه گرو میذارن باید دید موفق میشن یانه
داستان درمورد تحلیلگر داده ایه که عاشق غذا خوردنه و وقتی وارد شرکت بزرگ صنایع غذایی mealkid میشه اغلب با ایدول سابق بان سوک سر ارزش غذایی مواد اختلاف نظر پیدا میکنه
بورام (هان بو روم) راهنمای تور در کاخ دوکسوگونگ هست و یک زندگی کاملا راحت و بی دغدغه ای را میگذراند. او و دونگ ایل (شین وون هو) که دوست و همکلاسی قدیمی بودند بعد از مدت ها دوری همدیگه را به طور اتفاقی میبینند اما بنظر میرسد که این دفعه علاقه دارند چیزی بیشتر از دوست های قدیمی برای همدیگه باشند…