تک موویز

صورت و سرنوشت دوخواهر در یک تصادف ماشین با هم تعویض میشه روبی و رونا خواهران دوقلویی هستند که شخصیت هایشان متضاد یکدیگر هستند. روبی دختر خوب و دوست داشتنی است که نامزدش گیونگ مین است در حالی که رونا خودخواه و یک جوینده طلاست. آنها بعد از اینکه صورتشان بر اثر تصادف اتومبیل عوض شد، به زندگی یکدیگر می آیند. گیونگ مین که هیچ سرنخی از این موضوع ندارد، با سرنوشت غم انگیزی روبرو می شود و همزمان از هر دو عشق می گیرد و این سو که توسط دوست دختر سابقش رونا رها شده است، قصد دارد از او انتقام بگیرد.

داستان درمورد همه گیری ویروسی ناشناخته با ضریب مرگ صد دردصده ومرکز تحقیقات بیماری های ویروسی کره درحال حاضر دنبال منشأ این ویروس با اسم ماه هستن و بعد از کلی تحقیق معلوم میشه بیمار صفر و حامل اصلی ویروس دانش آموزی معمولیه ووقتی از این قضیه مطلع میشه فرار می‌کنه و حالا پیدا کردن این فرد اولویت اصلی سازمان شده در این بین رهبر تیم جستجو و تحقیق عاشق بازپرس همکارش شده و بعد از کلی تردید تصمیم به اعتراف میگیره اما عاشقانه ای که می‌رفت تا جوونهربزنه با مبتلاشدن بازپرس به ویروس ماه رنگ دیگه ای میگیره

لی سون شین (آیو) شخصیه جسور و شجاع از یک جزیره ای دور افتاده که پس از مرگ ناگهانیه پدرش به سمت سئول حرکت میکنه اگرچه موقعیت زندگیه اون خوب و بزرگ نیست ولی اون همیشه تلاش میکنه تا بهترین باشه او با استفاده از استعداد خوانندگیش قطاری از قلب طرفداراش رو بدست میاره. این ستاره مشتاق که تمام مسیرهایش را با مدیر عامل شرکت سرگرمیه یک سازمان موفق به نام شین جون هی (جو یونگ سوک)طی میکند چه خواهد کرد وقتی متوجه میشود اورا دوست دارد؟

دکتر چویی وون (Lee Dong wook) که پزشک خانواده سلطنتی است درگیر نقشه مسموم کردن شاه اینجونگ میشه و حالا یه فراریه . اون سعی می کنه به تنهایی دخترش را بزرگ کرده و تلاش میکنه بیماری لا علاجش را درمان کنه . هونگ دا این (Song Ji hyo) پرستار قصر و عاشق چویی وون است…

خانواده ی وانگ با مشکلات زیادی روبروست. یکی از اون مشکلات دختر بزرگشونه. وانگ سوباک با یه مرد از یه خونواده ی پولدار ازدواج می کنه. بعد از اینکه شوهرش ور شکست می شه دوباره بر می گرده پیش خونوادش. دختر دوم خونواده هم، یعنی هوباک، با وضعیت بد مالی شوهرش دست و پنجه نرم می کنه و دختر سوم هم می خواد از شغل معلمی دست بکشه تا به رویای خودش یعنی نویسندگی برسه …

هان گیل ریو (Joo Won) از کودکی با دیدن فیلم های جیمز باند آرزوی تبدیل شدن به یک مامور مخفی را داشت که بعد از تبدیل شدن به یک عامل در NIS این رویا را به تحقق میبخشد…

جونگ مونگ هی ( هان جی هی) کسی هست که آرزو داره یه طراح جواهرات بشه در حالی که یه مغازه کوچیک بدلیجات داره و عروس یه خانواده ایی که صاحب شرکت جواهراته. همسرش، پارک هیون سو ( یون جونگ هون) رئیس شرکته چون بزرگترین پسر این خانواده است همین گیر و دار ، سونگ ایون ( لی سو کیونگ) میشه حریف این خانومه و باهاش رقابت می کنه. سونگ ایون یه طراح موفق جواهراته که با پارک هیون جون (لی ته سونگ) ازدواج کرده که پسر دوم همین خانواده اس که شرکت جواهرات داره …

داستان درمورد کیونگ چه جانشین یه هتل پنج ستاره است که با مدیراجرایی هتل رابطه عاشقانه داره اما زندگیش بعد از آشنایی و دوستی با هی سو به کل عوض میشه و هی سو که به کیونگ چه حسادت می‌کنه هرچیزی که او داره رو از بین می‌بره و حالا نوبت کیونگ چه است که باهاش مقابله کنه

آژانس دوستی سیرانو برای کارمندانش به منظور پرداخت حقوق قرار های عاشقانه ترتیب میدهد تا بتواند پول کافی برای نجات یک تئاتر قدیمی را جمع کند. بعد از اینکه سو بیونگ هون (لی جونگ هیوک) بهترین دوستش را در تصادفی از دست میدهد دچار عذاب وجدان میشود و تصمیم میگیرد که گروه تئاتر دوستش را با توانایی های خود بروی صحنه حفظ کند و اینگونه میشود که او آژانس دوستی سیرانو را تاسیس میکند…

ها ایون جونگ (کیم جه وون) یه کارآگاهه، او با وو آ می (جو یون هی) آشنا میشه و بخاطر اون، درگیر یک رسوایی میشه …