تک موویز

سو دونگ هی (Nam Sang Ji) با اینکه خانواده فقیری داشته اما آدمی با روحیه و مثبت است. او رویای طراح شدن در سر دارد و کم کم در این مسیر پیش می رود. دونگ هی تصمیم میگیرد خواهر زاده‌اش را به سرپرستی بگیرد و او را بزرگ کند…

این سریال در مورد کسانی است که به دنبال رویاهای خود هستن گرچه واقعیت، تلخ و جور دیگریست.کو دانگ مان قبلا تکواندوکار بوده ولی الان یه کارمند معمولیه در حالیکه دنبال قهرمانی مسابقات نیز هست. چوی آ را امیدوار بوده گوینده بشه اما حالا توی بخش اطلاعات یه فروشگاست…

“پارک جونگ وو” یه دادستان در شهر سئول هست. یکروز وقتی از خواب بیدار میشه خودشو دستبند بسته در ایستگاه پلیس میبینه او که حالا موقتا دچار فراموشی نیز شده به دروغ گویی و مرگ محکوم شده است. حالا او باید برای اثبات بی گناهی خود تلاش کند…

داستان زندگی افرادی که در زندان به سر میبرند. یک بازیکن بیسبال به نام کیم جه هیوک(پارک هه سو) که به زندان محکوم شده و افراد مختلف دیگری که زندگی در زندان را تجربه میکنند…

سوزی در نقش “نام هونگ چو” کسی است که در خواب هایش می تواند حوادث ناگوار در آینده را ببیند.حال لی جونگ سوک در نقش “جه چان” می تواند با کمک موقعیت شغلی دادستانی خود از رخداد این حوادث جلوگیری کند…

این سریال فانتزی در مورد زوجیست که بعد از گذشت چند سال از ازدواجشان بر خلاف سال های اول از یکدیگر متنفر شده اند! هر دوی آنها پشیمانند که چرا زود ازدواج کردن تا اینکه با سفر در زمان خود را در دوره دانشجویی میبنند زمانی که برای اولین بار همدیگر را ملاقات کرده بودند…

جانگ هی(لی جون) یه بازیگره که یک روز خودشو به عنوان فرزند خانواده ای که در حومه شهر سئول زندگی میکنند، معرفی میکنه و شروع به زندگی کردن با اونها میکنه…

سریال در دو زمان 2017 و 2037 رخ میدهد. زمانی که بیگانگان به زمین حمله میکنند و متعاقب آن زمین جدیدی در سال 2037 پدید می آید. جایی که احساسات مردم کنترل میشود و نه بیماریی هست و نه جرمی. در حالیکه مردم در 2017 درگیر بی قانونی و بیماری ها هستن…

یه گروه از نویسندگان که در دوره اشغال کره توسط ژاپن در دهه 1930 زندگی میکردند، در قالب شخصیت هایی دیگر در زمان حال دوباره به زندگی برمیگردند. یکی به یه نویسنده پروفروش در دوره رکود، دیگری یه شخص عجیب که به اسم بقیه نویسندگی میکنه و یکی هم به مخالف نویسنده پرفروش، تبدیل شده…

“کیم سونگ” یه حسابدار ارشده که رفته رفته متوجه فساد موجود در شرکت محل کارش میشه. ابتدا او نسبت به این موضوع بیخیاله تا اینکه همکار جدیدش “یون ها” رو ملاقات میکنه و تصمیم میگیره شرکت رو از این وضعیت دربیاره…