تک موویز

هتل دل لونا، یک هتل قدیمی و متفاوت واقع در مرکز شهر سئول است. جانگ مان وول (IU) هزار سال است که مدیر این هتل بوده. او او بخاطر گناهی که انجام داده در این هتل محبوس شده. تنها راه فرار او پیدا کردن کسی است که گناه بدتری نسبت به خودش انجام داده باشد اما او حتی به یاد نمی آورد چه خطایی ازش سر زده و در عین حال مجبور به نگهداری از هتل هم میباشد جایی که مشتریان آن تنها ارواح هستند…

Yoon Sae Bom یک مامور ویژه با هوش و رفلکس سریع و یک کیفیت خاص دیگر است. او با تظاهر به ازدواج با دوست دبیرستانی جونگ یی هیون، این فرصت را به دست می آورد تا به آپارتمان جدیدی نقل مکان کند که برای کارمندان دولت در یک مجتمع آپارتمانی جذاب در نظر گرفته شده است. یی هیون کارآگاهی است که در حال بررسی شیوع یک بیماری مرموز است. زمانی که هان تائه سوک، رئیس گروه ویژه کنترل شیوع بیماری، دستور می دهد مجتمع از بقیه شهر بسته شود، آنها در ساختمان آپارتمان خود گیر افتاده اند. قرنطینه و بیماری یک سیستم کاست اجتماعی را آشکار می کند و بهترین و بدترین ساکنان آپارتمان را به نمایش می گذارد. (منبع: MyDramaList)

سر و کله یک یک قاتل زنجیره ای که توانایی ویژه ای دارد پیدا میشود او با توانایی پیشرفته خود مردم را به قتل میرساند. کانگ کوان جو (Lee Ha Na) برای دستگیر کردن قاتل، با کاراگاه درک جو (Song Seung Heon) همکاری میکند…

چوی وونگ (Choi Woo Shik) و گوک یون سو (Kim Da Mi) 10 سال پیش از هم جدا شدند. آنها به هم قول دادند که هیچ وقت همدیگر را نبینند، اما مستندی که در دوره دبیرستان ساخته بودند، ناگهان محبوب میشود و حالا مجبورند بار دیگر جلوی دوربین بروند…

کانگ گو بی، علاقه فراوانش به قهوه باعث می شود در کافه ای که متعلق به پارک سوک است، یک باریستا (قهوه چی) شود. او از این طریق در مورد قهوه، آدم ها و زندگی تجربه کسب میکند…

یومی (Kim Go Eun) یک کارمند معمولی است. داستان اغلب بین زندگی واقعی یومی و درون ذهن او جایی که سلول ها مشغول فعالیتند، در جریان است. هر کدام از سلول ها نشان دهنده احساسات مختلف مانند عشق، خشونت، عقلانیت، خوب و بد است…

این سریال داستان افرادی را نشان میدهد که احساس می کنند در طول زندگی خود دستاورد و موفقیت خاصی نداشته اند و از اینکه به جایی نرسند در هراس اند…

در این برنامه “چا ته هیون” و “جو این سانگ” به قامت رؤسای یک سوپرمارکت در می آیند. این برنامه برای این دو فرصتیست تا بعد از یک عمر زندگی در شهر، زندگی روستایی را تجربه کنند. آنها در طول برنامه با فراز و نشیب‌های اداره ی یک سوپرمارکت که گاهی شلوغ و گاهی بدون مشتریست، روبرو میشوند. از نقاط قوت برنامه میتوان به مناظر زیبای روستایی و آشنایی با نیازهای افرادی که به سوپرمارکت مراجعه میکنند، اشاره کرد.

این سریال داستان زنانی را روایت می کند که در تلاش برای پیدا کردن خود واقعی و رهایی از تعصبات این دنیا هستند. سو هی سو (Lee Bo Young) در گذشته بازیگری سرشناس بوده و برای ازدواج با پسر دوم گروه هیون وون از حرفه ی خود دست می کشد. او تمام تلاش خود را می کند تا به عنوان عروس آن خانواده جا بیفتد. از سوی دیگر جونگ سو هیون (Kim Seo Hyung) که خود فرزند یکی از خانواده های ثروتمند کره می باشد همسر پسر اول این خانواده است؛ او فردی زیبا، باهوش و همچنین بسیار منطقی است..

بان ها نی (Choi Kang-Hee) زن 37 ساله مجردیست که موقعیتی موقت در محل کارش دارد و این باعث شده استرس اخراج شدن داشته باشد. او شخصیتی ضعیف و کم رو دارد و بخاطر وضعیتش نمیخواهد که مجرد بماند ، تا اینکه یک روز اتفاق عجیبی میوفتد، بان ها نی 37 ساله با بان ها نی 17 ساله که از گذشته آمده ملاقات میکند ، بان ها نی جوان کاملا با خود بزرگترش فرق دارد ، او شخصی با روحیه و خوش بین است …