تک موویز

داستان درمورد دختر یه که برای ازدواج با وارث یه گروه ثروتمند با جعل هویت دوستش و قرض گرفتن اسمش وارد خونواده اشون میشه بااین حال زنی که جلوش ظاهر میشه کسی جز مادر واقعیش نیست که برای فرار از فقر و بدست آوردن قدرت دخترش رو ول کرده دخترک که از پدری که متهم به فاصله و مادری که رهاش کرده آسیب دیده و درست قبل عروسی می‌فهمه مادر شوهرش در اصل مادر واقعیشه و قسم میخوره انتقام بگیره

بک سول‌ هی، مادری مجرد و خوش‌بین، پس از آن‌که دخترش درگیر حادثه‌ای می‌شود و به اشتباه به عنوان مقصر شناخته می‌شود، تصمیم به انتقام از مسئولان این بی‌عدالتی می‌گیرد.

داستان درمورد دختر یه که هیچوقت مهر پدر ندیده و حالا دنبال پدرش میگرده اما جستجوش با ورود یهویی سه مرد تغییر می‌کنه اول دکتری که مهربون اما سختگیره و با اسرار پنهان خونوادگی بهش مربوطه دوم مردی که بزرگش کرده و بعد از سالها زندگی تو خارج برگشته تا دوباره دختری که از دست داده رو پیدا کنه و سوم عموی مهربونش که اصرار داره نقش بزرگ‌ترش رو ایفا کنه

آقای شین یک رستوران مرغ سوخاری اداره می‌کند. او به‌عنوان «میانجی محله» شناخته می‌شود؛ کسی که هر وقت بین همسایه‌ها اختلافی پیش می‌آید، ظاهر می‌شود و در حل اختلافات میانجی‌گری می‌کند. او این مشکلات را سریع و دقیق برطرف می‌سازد و همچنین در برابر بی‌عدالتی می‌ایستد.

کیم یونگ ران از خانواده‌ای فقیر به عنوان بادیگارد کار می‌کند. او با رویای یک تغییر بزرگ، با رئیس ثروتمند شرکتی که تنها چند ماهی از عمرش مانده، وارد ازدواج قراردادی می‌شود. او باید در طول این سه ماه هویت خود را پنهان کند و از دست کسانی که به دنبال ارثیه عظیم رئیس هستند، جان سالم به در ببرد.

لی جی هیوک مردی موفق، سرد و البته شوخ طبع است که پس از تجربه ای تلخ، معنای واقعی زندگی را درمی‌یابد. در کنار او، جی اون اُ، دختری پرشور که زمانی عاشق او بوده، و پارک سونگ جه، دوست ثروتمند اما تنها، قرار دارند. روابط بین آن‌ها با پیچیدگی‌های عاطفی، تضاد میان عشق، دوستی و بازسازی خود واقعی، گره می‌خورد.

کانگ یون‌ سو، زن خانه‌داری است که برای نجات شوهر بیمارش، ناخواسته وارد دنیای قاچاق مواد مخدر می‌شود. او با لی‌ گیونگ، معلمی جوان و جذاب که شب‌ها مواد به نوجوانان ثروتمند می‌فروشد، همراه می‌شود. این دو در پی یک حادثه غیرمنتظره با یکدیگر شریک شده و وارد ماجرایی پرخطر و جنایی می‌شوند.

داستان در سال نود و هفت میلادی در بحبوحه بحران اقتصادی کره اتفاق میفته وقتی شرکت بزرگ رییس کانگ هم به خاطر این بحران اقتصادی دچار رکود میشه و در معرض ورشکستگی قرار میگیره و رییس کانگ هم از غصه میمیره و حالا پسرک خوش گذرونش مصممه تا شرکت و کاسبی خونوادگی رو هرطوری که هست نجات بده

از زمانی که کیم نام سو به یک شرکت بزرگ پیوست، بی‌وقفه برای شرکت و خانواده‌اش کار کرد. در نتیجه اکنون در جایگاه مدیر بخش قرار دارد و خانه‌ای متعلق به خودش دارد. اما او در نقطه عطف زندگی‌اش قرار می‌گیرد؛ چراکه ناگهان همه چیزهایی را که ارزشمند می‌دانست، از دست می‌دهد. در نهایت، پس از سفری طولانی، خودِ واقعی‌اش را کشف می‌کند

در فصل جدید برنامه چهار مجریمون قراره در یک رویداد تاریخی با کلی غذای خوشمزه شرکت کنن