تک موویز

داستان سو دونگ جو، رهبر دبیرخانه گروه داسان، که به‌ ظاهر وفادار به شرکت است، اما بلندپروازی‌های پنهانی برای تصاحب آن دارد؛ از طرفی یوم جانگ سان، استاد حقوق و چهره‌ای بانفوذ در سیاست کره، کسی است که از کنترل مطلق پول و قدرت لذت می‌برد.

عشقی مرموز و عجیب و غریب درجریانه که هر زوجی هویت اصلیش رو پنهان می‌کنه باید دید قضیه چیه؟...

داستان این وب درام عاشقانه و معمایی درباره یک عشق چهار طرفه می باشد و سون جونگ باید کسی را که شیفته اوست، پیدا کند…

سونگ گی هون، بازیکن شماره ۴۵۶، پس از برنده شن در بازی قبلی، دوباره وارد بازی مرکب شده است. او اکنون با دانستن واقعیت پشت این بازی، در تلاش است تا جان سایر بازیکنان را نجات دهد و آنها را متقاعد کند که از بازی خارج شوند و آن را برای همیشه پایان دهند. اما این نیت‌های خوب ممکن است در برابر میلیون‌ها وون شکست بخورد…

پروفایلر ها برگشتن و از سطح مبتدی به سطح متوسط ارتقا پیدا کردن و عضو جدیدی که ایده ها و احساسات جدیدی داره هم بهشون اضافه شده و همچنان باید مهارتهای مقایسه اشون رو نشون بدن تا ثابت کنن که بهترین گروه پروفایلرن

در فصل جدید پروفایلر ها که رویای دنیایی بدون جرم و جنایت دارن در چالش دومشون باید مهارتهای بررسی جرم و بینش سریعتر و مهارتهای گفتگوشون رو ارتقا بدن در این فصل قراره یه پروفایل گروهی رو انجام بدن که همه باید توی حل پرونده نقش داشته باشن باید دید میتونن از چالش دوم هم بگذرن یانه

برنامه ای سرگرمی باحضور مهمونای مشهور که باید چهارساعت در محیط واقعیت مجازی دووم بیارن

درامی که داستان خانواده پولدار “دا ریم” را روایت می کند که به جای لباس، پول اتو می کنند…

پس از آنکه اوه مال سون در سنین جوانی همسر خود را از دست می‌دهد، به تنهایی فرزندانش را بزرگ می‌کند و همزمان یک رستوران کوچک را اداره می‌کند. اکنون او در دهه هفتاد زندگی خود است. یک روز، پس از جر و بحث با دخترش، خانه را ترک می‌کند. در همین زمان اتفاقی می‌افتد که باعث می‌شود ظاهر جسمی او به زمانی که در دهه بیست سالگی‌اش بود بازگردد. او از این فرصت استفاده می‌کند و با ظاهر جوانش نام جدید اوه دو ری را برمی‌گزیند و تصمیم می‌گیرد رویای خواننده شدنش را دنبال کند؛ رویایی که در دهه بیست زندگی‌اش برآورده نشد.

بک سا اون از یک خانواده سیاسی برجسته، به جوان‌ترین سخنگوی رئیس‌جمهور کره تبدیل شده است. او سه سال پیش با هونگ هی جو ازدواج کرد. هونگ هی جو به دلیل حادثه‌ای که در کودکی برایش اتفاق افتاده، نمی‌تواند صحبت کند. او به عنوان مترجم زبان اشاره در دادگاه و تلویزیون کار می‌کند. ازدواج این دو عمدتاً به دلیل مصلحت صورت گرفته و آن‌ها فقط وانمود می‌کنند که زوج خوشبختی هستند. روزی، هونگ هی جو توسط فردی ناشناس ربوده می‌شود و این اتفاق زندگی زناشویی آن‌ها را تغییر می‌دهد…